داروگ
خشک آمد کشتگاه من
در جوار کشت همسایه
گرچه میگوید میگریند روی ساحل نزدیک
سوگواران روی سوگواران
قاصد روران ابری داروگ.کی میرسد باران!
بر بساطی که بساطی نیست
در درون کومه ی تاریک من که ذره ای با آن نشاطی نیست
و جدار دنده های نی به دیوار اتاقم دارد از خشکیش
چون دل یاران که در هجران یاران
قاصد روزان ابری.داروگ!کی میرسد باران؟
تاریخ : شنبه 92/12/3 | 10:24 صبح | نویسنده : فرهاد ترابی | نظرات ()